همه در یک ملک ادبی پروردهایم و میدانیم روابط حاکم بر فضای آموزشی ادبیات خلاصه شده در مرید و مراد، آموزگار و دانشآموز، استاد و هنرجو، قهرمان و تلاشگر و یا مدیر و کارورز. عدهای از مربیان چنان هالهای از تقدس به دور خود میتنند که:«جز در مرتبت مریدی و خاکساری کس را به حلقهی ایشان راه نیست». مربیان دیگری نیز هستند که تنها وظیفهی ارائهی اطلاعات خام را دارند و هرگونه سوالی “نظم” کلاسشان را به هم میزند؛ «سکوت» لازمهی یادگیری از ایشان است و اگر چند دهه بعد هم گذرتان به کلاس ایشان بیفتد همان حرفها را بدون واوی جابهجایی از نو اقرار میکنند. در مرتبت استادی و هنرجویی، لازمهی رشد پیدا کردن منابعی است که استاد از آن تغذیه میکند و کمالِ هنرجو، دانستن است، نه عمل کردن. در نسخهی قهرمان و تلاشگر ما با نوعی نابغهی حذف شدهی مغرور طرفیم که دیگران باید بکوشند چون او باشند. دیده شده که مربیانی نیز از نویسندگان نوقلم در مقام بالا بردن لایک و تعامل پیجهای خود، یا ساخت یک تئاتر/فیلم به صورت رایگان یا… استفاده میکنند که در مدل «مدیر و کارورز» قرار خواهند گرفت.
… در نهایت این فضای ملتهب نیز آینهای از وضعیت جامعه است: جامعهای فروخورده که میکوشد از هرطریقی و به هر میزانی و بر هر چیزی «اعمال قدرت»ی داشته باشد. به ویژه در ادبیات که هنوز بسیاری اساتید آن مرتبت خود را در قامت وزیر رسائل دیده و انتظار دارند پیشاپیشِ عظمتشان چماق نقره بکشند. ادبیات، خاصه از نوع فارسی، هنر ارجمندی است و البته که انتساب به آن نیز محترم است؛ اما اگر واقعاً در قد و قوارهی این هنر باشیم؛ و قد و قوارهی ادبیات فارسی چنان حقیر نیست که خود را از جریانات نوین دور نگه دارد و به اسم «پاسداشت» خود را پشت آثار کلاسیک پنهان کرده و خنثی باشد.
صحبت از رایتینگ کوچینگ و رابطهی «کوچ | مِنتی» در چنین زمینهی دیکتاتورمآبانهای میتواند تابو و البته غلط انداز باشد. تابو، چرا که رایتینگ کوچینگ ایدهای درست مقابل این جریان سنتی را دنبال میکند؛ و غلط انداز چون نباید با ایدهای نجاتبخش اشتباه گرفته شود. از طرفی فضای «مرید و مراد»پرورانهی ادبیات فارسی ایجاب میکند به دنبال پرورش ایدهای آموزشی باشیم که طی آن این رابطهی سنتی شکسته شود. و از طرفی دیگر سیستم سنتی آموزش ادبیات به گونهای سلطهآمیز و در عین حال مستهلک است که پناه بر رایتینگ کوچینگ را دستکم به عنوان یک امکان تازه ناگزیر مینمایاند. امروزه موفقیت یک هنرمند وابسته به عوامل سلسهواری است که جز با یک پوشش گسترده نائل نمیشود: استعدادیابی، آموزش اولیه، همیاری ادبی، برندینگ شخصی، چاپ کتاب، بازاریابی فروش و دهها مهارت ریز و درشت دیگر که تجمیع آن در یک شخص از نوادر است. اینجاست که امکانی چون رایتینگکوچینگ میتواند مفید باشد.
.
.
.
.
.
..
.
برای مطالعه متن کامل یادداشتی درباره رایتینگ کوچینگ کلیک کنید.
خوشحالم که آرشیو تازهای از شعر ، داستان ، جستار و پارهروایات
خودم رو در قالب جدیدی در تارنمای «صفحه شعر و داستان بهدین اروند» با شما به
اشتراک بذارم. در این پست قصد معرفی بخش گالری ویدئو این تارنما رو دارم. در گالری ویدئو تلاش شده مجموعه
ای از ویدئوهای محبوب در حیطه ی ویدئوی شعر ، ویدئوی داستان کوتاه ، روایت ، جستار
و محتوای تصویری مباحث آکادمیک ادبیات با شما به اشتراک گذاشته شود. امیدوارم لذت ببری.