اولین مسالهی فارسیزبانان با کلمهی «جستار» تلفظ آن است: جُستار یا جَستار؟ مسالهی دوم یافتن ترادف و معادل است: آیا جستار را میتوان نوعی مقاله دانست یا باید آن را در ردیف علومِ نگارش یا علومی دیگر چون نگارش برشمرد؟ و در آخر به یک معادلهی سه مجهوله میرسیم:
در این جستجو میکوشیم چراغ به چراغ پیش رفته و گامی جز به اطمینان برنداریم. و مطمئنترین طریقهی بررسی یک نظریه، رصد سیر تاریخی آن است. ابتدا باید دید چرا در تلفظ جستار اختلاف نظر داریم. گمان میکنم این پرسش، خود دلیلی باشد بر موجودیتِ سوال دوم! چرا که بیشک ما برای فهم هر مجهول از مجموعه معلومهای خود بهره میگیریم. یادآور میشوم وقتی ما حتی در مورد تلفظ جستار مطمئن نیستیم، پس ناگزیریم به کارکرد، مبانی، قواعد و نمونههای آن پناه ببریم بلکه درکش کنیم. چنانکه بخش اعظم جستجوی وب فارسی در زمینه جستار، به پرسش در باب تعریف و درخواست نمونه اختصاص دارد. در ادامهی ناتوانی در برابرسازی جستار، و البته فقر ادبیات معاصر در ارائه نمونههای متنوع، به این پرسش همیشه ترسناک میرسیم که:«اصلاً تعریف تو از جستار چیست؟»
ریشهیابی و واژهشناسی جستار | تلفظ درست جستار چیست؟
میدانیم که «جَستن» در معنای پرش، خیزش و رهایی و «جُستن» در معنای تجسس، تفتیش و طلب کردن به کار میرود. اما عبارت جستار بر ساخت کشتار/ رفتار/ دیدار پیش از نوشتههای احمد کسروی [1] مسبوق نیست. احمد کسروی با اهتمامی که در سرهنویسی فارسی داشت در رساله واژهنامه پاک در ذیل حرف ج این کلمه را چنین معرفی و پیشنهاد میکند:
جستار – (jostar) – (با پیش ج) مبحث (جستن زیاد یا دنباله دار) (جست + ار)
اگر بدانیم که بحث در زبان عربی به معنای تفتیش و طلب و پژوهش و تجسسِ شخصی است، میتوان از تلفظ درست «جُستار» اطمینان حاصل کرد. اما چرا چنین اختلاف نظر فاحشی میان جُستار و جَستار وجود دارد؟ به عقیده من این اختلاف نظر ریشه در چهار نکتهی حاشیهای دارد:
اول
رسم الخط و طرز نگارش خاص احمد کسروی
دوم
ارتباط معنای جُستار با پارهروایت
دوم
کشیده شدن پای مقاله و انشا به
منظور برابرسازی با جستار
سوم
اضافه شدن ترجمههای دودل و سرگردان انگلیسی
باید بدانیم که پیشنهادات احمد کسروی تنها به سرهسازی مفاهیم محدود نبوده و وی علاوه بر خلق نمونههای درخشان و سالمی از جستار فارسی، پیشنهادات خاص خود را هم در زمینه رسمالخط فارسی داشت. اصلاً بعید نیست که این نگارشِ ویژه، مخاطبین را دچار خوانش غلط کرده باشد. از طرفی دیگر با توجه به ارتباط معنایی جُستار با پارهروایت، میتوانیم تلفظ نادرست «جَستار» را در معنای نوشتههای پراکنده بهتر درک کنیم.
در ادامهی تلاش برای درک بهتر این نوع نوشتهی شیوهمند، گویشوران فارسی ابتدا به زبان عربی و سپس به زبان انگلیسی متوسل میشوند. در زبان عربی برای جُستار دو پیشنهاد وجود دارد: بحث و انشاء. بحث نوعی شیوه جستجوی معنا و انشاء یکی از علوم دوازدهگانه ادبیات عرب است. پیشتر به معنای کلمه «بحث» اشاره شد. باید اضافه کرد که در زبان عربی بحث و فحص [2]هر دو به نوعی جستجو اشاره دارند که در طلب خبر/ واقعیت/ تحقق هستند. به عبارتی دیگر بحث و مترادفات آن در زبان عربی در پی یافتن پاسخ هستند.
در مورد کلمهی انشاء اما دانستن معنا و وجه تمایز آن از سایر علوم ادبیات عرب که عبارتند از: نحو، صرف، عروض، قافیه، لغت، قرض، انشاء، خط، بیان، معانی، محاضرات و اشتقاق ضروری است. چرا که در این میان تنها انشاء است که به «خلقِ تربیتمند» متمایز است و از حیث صدق و کذب در مقابل «خبر» قرار میگیرد. چرا که در مورد انشاء نمیتوان درستی یا نادرستی گزاره را مشخص کرد. از طرفی دیگر انشاء نزدیکترین مفهوم و کارکرد را نسبت به «مقاله» دارد. به همین دلیل است که میبینیم در جُستار هم از essay استفاده میشود که در معنای مقاله/ تالیف/ انشاء است و هم از inquiry در معنای پژوهش/ بررسی/ تفتیش/ تجسس/ جستجو.
این پایان آشفتگی نیست اگر بدانیم انشاء در یک معنی به «شعر خواندن از خود» تعبیر شده و در برابر انشاد به معنی «شعر خواندن از دیگران» قرار میگیرد و الیالآخر. اما هنوز میتوان به تفکیک این مفاهیم و چینش دوبارهی امیدوار بود. در ادامه ابتدا میکوشیم این تفاوتها را بر حسب تعیین یک شاخص، روشن کنیم.
برای خوانش کامل متن جستارشناسی کلیک کنید
.